مرجع کنکور ایران

دانلود رایگان نمونه سوال جزوه و تست کنکور

در سایت مرجع کنکور ایران نمونه سوال و تحقیق دروس مختلف اورده شده است

تحقیق درباره آرش کمانگیر: آرش کمانگیر یکی از قهرمانان اسطوره‌ای ایران است در این نوشتار از بخش تحقیق ماگرتا می‌خواهیم داستان این قهرمان را بیان کنیم با ما همراه شوید.

تحقیق پیشنهادی : تحقیق درباره فلات قاره

تحقیق در مورد آرش کمانگیر
تحقیق در مورد آرش کمانگیر

آرش کمان گیر که بود؟

یکی از اسطوره‌های کهن ایرانی آرش کمانگیر است که نام شخصیت اصلی را بر این اسطوره نهادند، آرش از سپاهیان منوچهر بود که پس از پایان چنگ ایران و توران به عنوان کماندار ایرانی برای باز شناختن مرز ایران و توران انتخاب شد و از بالای کوه تمام نیرو تیر را به سوی کوه خوانونت در خاور رها کرد.

داستان آرش کمانگیر

در زمان پادشاهی منوچهری در جنگ با توران افراسیاب سپاه ایران را در مازندران محاصره کرد و سرانجام منوچهر پیشنهاد سازش می‌دهد و تورانیان با آن‌ها آشتی می‌کنند و برای پذیرش این پیشنهاد سازش ایرانیان پیشنهاد می‌دهند تا یکی از ایرانیان بر فراز البرز تیری بیندازد و جای فرو افتادن آن تیر مرز ایران و توران شناخته شود.

در ایران کسی شجاعت انجام این کار را نداشت و آرش که پیک لشکر ایران بود پیامی را به لشکران توران می‌برد پادشاه توران برای حقیر کردن ایرانیان آرش را برای این کار انتخاب می‌کند و آرش مجبور به انجام این کار می‌شود و آنگاه آرش بر فراز کوه دماوند می‌رود و تیر را در چله گذاشته و پرتاب می‌کند، آرش کمانگیر همه توان خود را برای پرتاب تیر میگذارد و پس از تیراندازی از خستگی جان می‌دهد.

بخشی از شعر آرش کمانگیر

برف می‌بارد
برف می‌بارد به روی خار و خارا سنگ
کوه‌ها خاموش
دره‌ها دل‌تنگ
راه‌ها چشم‌انتظار کاروانی با صدای زنگ

برنمی‌شد گر ز بام کلبه‌های دودی
یا که سوسوی چراغی گر پیامی‌مان نمی‌آورد
ردپاها گر نمی‌افتاد روی جاده‌های لغزان
ما چه می‌کردیم در کولاک دل‌آشفته دم‌سرد؟

حتما بخوانید:  نمونه سوال علوم و فنون ادبی یازدهم نوبت اول

آنک آنک کلبه‌ای روشن
روی تپه روبروی من
در گشودندم
مهربانی‌ها نمودندم
زود دانستم که دور از داستان خشم برف و سوز
در کنار شعله آتش

قصه می‌گوید برای بچه‌های خود عمو نوروز
گفته بودم زندگی زیباست
گفته و ناگفته‌ای بس نکته‌ها اینجاست
آسمان باز
آفتاب زر
باغ‌های گل

دشت‌های بی‌دروپیکر
سر برون آوردن گل از درونبرف
تاب نرم رقص ماهی در بلور آب
بوی خاکعطر باران‌خورده در کهسار
خواب گندمزارها در چشمه مهتاب

آمدن رفتن دویدن
عشق ورزیدن
غم انسان نشستن
پا به‌پای شادمانی‌های مردم پای کوبیدن
کار کردن کار کردن
آرمیدن

چشم‌انداز بیابان‌های خشک و تشنه را دیدن
جرعه‌هایی از سبوی تازه آب پک نوشیدن
گوسفندان را سحرگاهان به‌سوی کوه راندن
هم‌نفس با بلبلان کوهی آواره خواندن
در تله افتاده آهوبچگان را شیر دادن

نیمروز خستگی را در پناه دره ماندن
گاه‌گاهی
زیر سقف این سفالین بام‌های مه‌گرفته
قصه‌های در هم غم را ز نم‌نم‌های باران شنیدن
بی تکان گهواره رنگین کمان را
در کنار بان ددین

یا شب برفی
پیش آتش‌ها نشستن
دل به رویاهای دامنگیر و گرم شعله بستن
آری آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پا برجاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست
پیر مرد آرام و با لبخند
کنده‌ای در کوره افسرده جان افکند
چشم هایش در سیاهی‌های کومه جست و جو می‌کرد
زیر لب آهسته با خود گفتگو می‌کرد

زندگیرا شعله باید برفروزنده
شعله‌ها را هیمه سوزنده
جنگلی هستی تو ای انسان
جنگلای روییده آزاده
بی دریغ افکنده روی کوهها دامن

آشیان‌ها بر سر انگشتان تو جاوید
چشمه‌ها در سایبان‌های تو جوشنده
آفتاب و باد و باران بر سرت افشان
جان تو خدمتگر آتش
سر بلند و سبز باش ای جنگل انسان

کلام آخر: به پایان تحقیق در مورد آرش کمانگیر رسیدیم منتظر نظرات پیشنهادات شما در بخش دیدگاه هستیم.

منبع :
مجله اینترنتی ماگرتا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *