دسته‌بندی نشده

حکایت اندرز پدر فارسی هفتم ⚡️ همراه کلمات ، آرایه ها

در سایت مرجع کنکور ایران نمونه سوال و تست دروس مختلف اورده شده است

حکایت اندرز پدر فارسی هفتم

معنی کلمات و حکایت فارسی کلاس هفتم

 حکایت اندرز پدر فارسی هفتم

فرمت PDF + لینک دانلود مستقیم قرار گرفت

نام درس : فارسی | موضوع : معنی کلمات | نویسنده : نمره برتر

منتشر شده در نمره برتر | پایه و رشته : پایه هفتم

حکایت اندرز پدر فارسی هفتم : در این قسمت نیز برای شما حکایت فارسی هفتم را آماده کرده ایم که در ادامه میتوانید آنرا مشاهده نمایید.

یاد دارم که در ایام طفولیت، متعبد و شب خیز بودم.
 معنی: یادم هست که در دوران کودکی، شب ها بر می خاستم و به عبادت خدا می پرداختم.

شبی در خدمت پدر – رحمه الله علیه – نشسته بودم و همه شب، دیده بر هم نبسته و مُصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه‌ای گرد ما خفته.
 معنی: یکی شب در حضور پدرم که رحمت خدا بر او باد، نشسته بودم و تمام شب بیدار بودم و قرآن مجید را در آغوش گرفته بودم و گروهی در اطراف ما خوابیده بودند.

پدر را گفتم: از اینان، یکی سر بر نمی‌دارد که دوگانه‌ای بگزارد. چنان خواب غفلت برده‌اند که گویی نخفته‌اند که مرده‌اند.
 معنی: به پدرم گفتم: از این افراد حتی یکی هم بیدار نمی شود که نماز صبح بخواند. آن چنان در خواب غفلت و بی خبری فرو رفته اند که انگار در خواب نیستند، بلکه مرده اند.

گفت: جان پدر! تو نیز اگر بخفتی، بِه از آن که در پوستینِ خلق، اُفقی.
 معنی: پدرم گفت: عزیز پدر! تو هم اگر بخوابی، بهتر از آن است که پشت سر مردم غیبت کنی. (خوابیدن و عبادت نکردن بهتر از بیدار ماندن و بدگویی از مردم است.)

معنی دیگر اگر معنی بالا را دوست نداشتید:

یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد و شب‌خیز بودم.
معنی: به یاد دارم که در دوران کودکی خدا را عبادت می کردم و به هنگام شب مشغول راز و نیاز با خدا می‌شدم.

حتما بخوانید:  تحقیق درباره هلال احمر به زبان ساده کلاس پنجم کوتاه

همه شب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه ای گرد ما خفته .
معنی: تمام شب را بیدار بودم و قرآن کریم را در آغوش گرفته بودم و گروهی هم در اطراف ما خوابیده بودند .

پدر را گفتم : از اینان یکی سر بر نمی دارد تا دوگانه ای بگزارد.
معنی: به پدر گفتم : از این افراد حتی یک نفر هم بیدار نمی شود که نماز صبح بخواند.

چنان خواب غفلت برده اند که گویی نخفته‌اند که مرده‌اند.
معنی: آن چنان در خواب بی خبری و غفلت فرو رفته اند که انگار نخوابیده اند ٬ بلکه مرده اند.

گفت : « جان پدر ! تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی .»
معنی: گفت : « ای فرزند عزیز ! تو هم اگر بخوابی بهتر است از این که درباره‌ی مردم غیبت کنی .»

نکته آرایه‌ای : سر برنمی دارد : کنایه از بیدار نمی شود. / در پوستین خلق افتادن : کنایه از غیبت کردن

آرایه های ادبی و نکات دستوری :

در پوستین خلق افتادن: کنایه از غیبت کردن است
سر بر نمی‌دارد: کنایه از بیدار نمی شود.
گویی نخفته اند که مرده اند: تشبیه خوابیدن به مردن
جان پدر: منادا (بدون حرف ندا)

واژه های اندرز پدر فارسی هفتم

ایام : روزها
طفولیت : کودکی ٬ خردسالی
متعبد : شکرگزار ٬ عبادت کننده
شب خیز : آن که در شب برای عبادت ٬ بیدار می شود.
رحمة الله علیه : خداوند او را رحمت کند.
دیده : چشم
مصحف : کتاب ٬ کتاب آسمانی ٬ قرآن کریم
طایفه : گروه ٬ عده
دوگانه : نماز صبح
بگزارد : به جا آورد ٬ ادا کند.
گویی : انگار
به : بهتر
در پوستین خلق افتادن : کنایه از غیبت کردن

 

 معنی نثرهای د

 

منبع :
نمره برتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا