معنی درس ادب از که آموختی فارسی چهارم
در سایت مرجع کنکور ایران نمونه سوال و تست دروس مختلف اورده شده است
معنی درس ادب از که آموختی فارسی چهارم
درس چهاردهم فارسی چهارم دبستان
فرمت PDF + لینک دانلود مستقیم قرار گرفت
نام درس : فارسی | موضوع : معنی کلمات – معنی شعر | نویسنده : نمره برتر
منتشر شده در نمره برتر | پایه و رشته : چهارم ابتدایی
معنی درس ادب از که آموختی فارسی چهارم : درس چهاردهم فارسی چهارم مربوط به یکی دیگر از شعر های چهارم میباشد. در این مطلب برای شما معنی شعر ادب از که آموختی را قرار داده ایم.
💥🔹 معنی لغات جدید درس چهاردهم
مشک : ماده ای روغنی که بسیار معطر و خوش بو است.
طبله : صندوقچه
عطّار : عطر فروش
اندوخت : جمع کرد ، گردآوری کرد
آموخت : یاد داد ، یاد گرفت
غازی : جنگجو
قاضی : داور
پرهیز کردن : دوری کردن ، خودداری کردن از انجام کاری
طبل غازی : طبلی که در پیشاپیش لشکر به صدا در می آید ، طبل جنگی
واژگان هم خانواده
( رنج – رنجور- رنجیده )
( عطّار – عطر – معطّر )
( ادب – مودب – ادیب – آداب )
( طلب – طالب – مطلوب )
( عالم – علم – علوم – معلوم )
( عمل – عملیّات )
واژگان متضاد
نادان = دانا
عالم = جاهل
بی ادب = با ادب بلند
آواز = خاموش
💥🔹معنی درس ادب از که آموختی ؟ :
🌱دو انسان ( دو گروه از انسان ها ) بی فایده رنج بردند و بی نتیجه تلاش کردند ؛ یکی آن کسی که پولش را ذخیره کرد و آن را خرج نکرد و از آن استفاده نکرد و دیگری آن که علم را یاد گرفت ، ولی به آن عمل نکرد.
✅ معنی شعر :
هر چقدر که علم و دانش بیشتری به دست بیاوری و کتاب بخوانی ، وقتی به علم و دانش خود عمل نکنی ، یعنی نادان هستی.
🌱به کسی گفتند : ” دانشمندی که به علمش عمل نمی کند
🌟 ( در رفتارش از علمش استفاده نمی کند. ) به چه چیزی شبیه است ؟ ”
گفت : ” به زنبور بی عسل شبیه است. “
🌟( یعنی مانند زنبور بی عسل است که خاصیتی ندارد و سودی نمی رساند.)
🌱به لقمان گفتند : ” از چه کسی ادب را یاد گرفتی ؟ “
گفت : ” از بی ادبان یاد گرفتم ، هرچیزی که در رفتار آن ها به نظرم بد و زشت آمد ، از انجام دادن آن دوری کردم.”
🌱مشک خوب و خالص آن است که خودش بوی خوش داشته باشد ، نه این که فقط عطار از بوی آن تعریف کند و خودش عطری نداشته باشد.
فرد دانا مانند صندوقچه ی عطار است ، ساکت و پر از حسن و خوبی
🌟(صندوقچه ی عطار پر است از عطر و چیزهای معطر که خودشان عطر و بو دارند و نیاز به تعریف از آن ها نیست.)
و نادان مانند طبل جنگجوست (طبل جنگی) صدایش بلند است اما درونش خالی است.
🌟(یعنی انسان نادان درونش خالی از علم و دانش است و فقط حرف می زند ، بی هیچ دانش و فهمی.)
💥🔹 معنی لغات جدید درس چهاردهم
مشک : ماده ای روغنی که بسیار معطر و خوش بو است.
طبله : صندوقچه
عطّار : عطر فروش
اندوخت : جمع کرد ، گردآوری کرد
آموخت : یاد داد ، یاد گرفت
غازی : جنگجو
قاضی : داور
پرهیز کردن : دوری کردن ، خودداری کردن از انجام کاری
طبل غازی : طبلی که در پیشاپیش لشکر به صدا در می آید ، طبل جنگی
واژگان هم خانواده
( رنج – رنجور- رنجیده )
( عطّار – عطر – معطّر )
( ادب – مودب – ادیب – آداب )
( طلب – طالب – مطلوب )
( عالم – علم – علوم – معلوم )
( عمل – عملیّات )
واژگان متضاد
نادان = دانا
عالم = جاهل
بی ادب = با ادب بلند
آواز = خاموش
بخش دانلود
منبع :
نمره برتر