معنی شعر فصل شکوفایی فارسی دوازدهم
در سایت مرجع کنکور ایران نمونه سوال و تست دروس مختلف اورده شده است
معنی شعر فصل شکوفایی فارسی دوازدهم
فارسی دوازدهم درس 10
فرمت PDF + لینک دانلود مستقیم قرار گرفت
نام درس : فارسی | موضوع : معنی شعر | نویسنده : –
منتشر شده در نمره برتر | پایه و رشته : دوازدهم – ریاضی , تجربی
معنی شعر فصل شکوفایی فارسی دوازدهم : در این قسمت نیز برای شما معنی یکی دیگر از شعر های فارسی دوازدهم را آماده کرده ایم. در این مطلب معنی شعر فصل شکوفایی را میخواهیم به شما معرفی نماییم.
1-دیروز اگر سوخت ای دوست غم برگ و بار من و تو / امروز می آید از باغ بوی بهار من و تو
✅ ای دوست اگر در زمان رژیم گذشته تواناییهای ما نابود شد، به جای آن در این دوره ) انقلاب اسالمی( همه چیز خوب و نیک است.
2-آن جا در آن برزخ سرد در کوچه های غم و درد / غیر از شب آیا چه می دید چشمان تار من و تو؟
✅ آن دوره ) رژیم گذشته( مانند برزخ پُر از درد و غم بود و چشم مردم جز تاریکیِ ظلم و ستم چیزی نمیدید.
3-دیروز در غربت باغ من بودم و یک چمن داغ / امروز خورشید در دشت آیینه دار من و تو
✅ در دورهی رژیم گذشته من و وطنم پر از غم و غصّه بودیم ، اما در دورهی جدید، رهبر انقالب راهنما و الگوی ماست.
4-غرق غباریم و غربت با من بیا سمت باران / صد جویبار است اینجا در انتظار من و تو
✅ 4-زندگی ما در رنج و اندوه می گذرد پس با من به سوی خوبیها و نیکیها بیا. به جایی که پیشرفت و شکوفایی در انتظار ماست.
غبار: گرد، استعاره از آلودگی / غربت: بیگانگی / باران: نماد رویش و سبزی / جویبار: جوی بزرگی که از جوی های کوچک تشکیل می شود، نماد حرکت / صد: مجاز از بسیار / واج آرایی صامت غ» / باران، جویبار: تناسب
5-این فصل فصل من و توست فصل شکوفایی ما / برخیز با گل بخوانیم اینک بهار من و تو
✅ دوران بعد از انقالب زمان پیشرفت و شکوفایی ما است. پس با من همراه شو تا با نظام اسالمی دورانِ شکوفایی و پیشرفت را آغاز کنیم.
فصل: دوره، منظور زمان پس از جنبش اسلامی است / شکوفایی: استعاره مکینه / گل: نماد، استعاره از انقلاب و تجلیّات آن / اینک: اکنون / بهار: استعاره از زمان شکوفایی ما / با گل بخوانیم: جانبخشی، استعاره مکنیه
6-با این نسیم سحرخیز برخیز اگر جان سپردیم / در باغ می ماند ای دوست گل یادگار من و تو
✅ با من همراه شو. اگر در این همراهی و مبارزه ، جان خود را از دست دادیم، به جای آن نظام اسالمی به عنوان یادگار در کشور باقی می ماند.
جان سپردن: کنایه از مرگ، شهادت / نسیم: نماد حرکت / یادگار: واژهٔ دو تلفّظی / نسیم سحرخیز: ترکیب وصفی: صفت فاعلی مرخم، جانبخشی / می ماند: مضارع اخباری، جاوید است / گل: استعاره از انقلاب و تجلیّات آن، خاطرات و مبارزه
7-چون رود امیدوارم بی تابم و بی قرارم / من می روم سوی دریا، جای قرار من و تو
✅ من همچو رود بیتاب و بیقرارِ رسیدن به دریا هستم. من به سمت مردم می روم . همان جایی که و عده دیدار همه مردم است.
چون رود: تشبیه / رود: نماد حرکت / بی تاب: آشفته / بی قرار: بی آرامش / دریا: نماد / قرار دوم: ایهام (۱- قرار ملاقات ۲- آرامش) / دریا، رود: تناسب /
منبع :
نمره برتر